به منظور فراهم كردن زمينه لازم براي ورود در مباحث اصلي فصل اول را به كلياتي در خصوص موضوع مورد بحث اختصاص ميدهيم: در مبحث اول به معرفي سهم پرداخته و مبحث دوم را به بررسي مبنا و ماهيت حقوقي سهم وتحليل وضعيت حقوقي آن اختصاص ميدهيم و بالاخره در مبحث سوم به بررسي مهمترين ويژگيها و اوصاف حقوقي سهم خواهيم پرداخت.
مبحث اول – معرفي و شناخت سهم
سهم به عنوان يك پديده حقوقي جديد كه محصول تحولات اقتصادي و تجاري معاصر است، همانند ساير واقعيات و پديده هاي حقوقي در فرهنگ حقوقي هر كشوري جايگاه خاص خود را دارد، بدين جهت، لازم است در آغاز، با تعاريف سهم و اقسام مختلف آن آشنا شده و جايگاه آن را در مقايسه باتاسيسات حقوقي مشابه بشناسيم.
بند اول – تعريف سهم
الف- تعريف لغوي سهم
سهم در لغت به معني حصّه، بهره ونصيب بكار رفته است، همچنين به برگه هاي مشاركت در كارخانه سهم اطلاق ميشود[1] و به كسي كه دارنده چند سهم از يك شركت باشد، صاحب سهم يا دارندۀ سهم اطلاق ميشود، علاوه بر اين ، سهم به معني ترس، بيم، هراس و همچنين به معني تيري است كه با كمان پرتاب كنند[2] و بالاخره كلمه سهم به معني قرعه زدن بكار رفته است[3].
ب- تعريف اصطلاحي سهم
در اصطلاح حقوقي كلمه سهم از معني لغوي خود به دور نيفتاده و تقريباً به همان معاني بهره، نصيب و قسمت بكار رفته است. در حقوق مدني، كلمه سهم بمعني حصّه و نصيب بكار رفته است، در مواد 575و 583 و 590 در مبحث راجع به شركت، لفظ سهم به معني حصه و قسمت متعلق به يكي از شركا بكار رفته است. ماده 583 ق.م مقرر ميدارد: «هر يك از شركا ميتواند بدون رضايت شركاي ديگر سهم خود را جزئا ياكلا به شخص ثالث منتقل كند» منظور از سهم در اين ماده، حصه و مالكيت مشاع هر يك از شركا در اموال مشترك ميباشد. در مواد 894 و 895 ق.م نيز، لفظ سهم به معني حصه و نصيب هر يك از وراث در تركه بكار رفته است. ماده 894 مقرر ميدارد: «صاحبان فرض اشخاصي هستند كه سهم آنان از تركه معين است و صاحبان قرابت كساني هستند كه سهم آنان معين نيست»
معني سهم در شركتهاي سهامي، از پيچيدگي و وسعت معني بيشتري برخوردار است و بمراتب فراتر از معاني ادبي آن بكار برده شده است، ماده 24 ل.ا.ق.ت درمقام تعريف سهم اشعار ميدارد: «سهم قسمتي از سرمايه شركت سهامي است كه مشخص ميزان مشاركت و تعهدات و منافع صاحب آن در شركت سهامي ميباشد، ورقه سهم سند قابل معامله ايست كه نماينده تعداد سهامي است كه صاحب آن در شركت سهامي دارد».
بند دوم- تعريف سهم در شركت تعاوني
در شركت هاي تعاوني، سهم واحدي است از سرمايه شركت، كه نوع و بهاي آن، در اساسنامه شركت تعيين ميشود. سهام شركت تعاوني متساوي القيمه اند؛ يعني مبلغ سهام مبلغي كه در روي سهم قيد ميشود با يكديگر مساوي است. چنين مبلغي را مبلغ اسمي سهم مينامند. سهام شركت تعاوني قابل تجزيه نيست، يعني به قطعه يا پاره سهم تقسيم نميشود. سهم شركت تعاوني مبين ميزان حق راي در مجامع عمومي نيست، زيرا در شركت هاي تعاوني هر عضو بدون در نظر گرفتن ميزان سهام، فقط داراي يك راي است[4]. مبحث دوم – اقسام سهم
سهام شركتها اقسام مختلفي دارد و يك شركت ممكن است بنا به دلايلي سهام مختلفي صادر نمايد.
در ايران قوانين و مقررات راجع به شركتها، انواع و اقسام سهام را بصراحت بيان ننمودهاند با وجود اين، از مواد مختلف لايحه قانوني اصلاح قسمتي از قانون تجارت، ميتوان اقسام مختلف سهم را شناسايي و دسته بندي نمود، همانند: سهم سرمايه (ماده 24 لايحه مزبور) سهم وثيقه (ماده 114) سهم ممتاز (ماده 24 تبصره 2 و ماده 42) سهم با نام و بي نام (ماده 24) و غيره سهام مذكور و ساير سهامي كه ممكن است از طرف شركت صدور يابد از جهات مختلفي قابل تقسيم بندي است:
بند اول – اقسام سهم از حيث آورده
سهام شركت از حيث نقشي كه صاحبان آن در تشكيل سرمايه شركت دارند به سهم سرمايه، سهم انتفاعي و سهم موسس قابل تقسيم است.
الف- سهم سرمايه
سهم سرمايه نماينده قسمتي از سرمايه شركت است، بنحويكه مجموع سهام سرمايه، سرمايه شركت را تشكيل ميدهد. طبق تعريف ماده 24 ل.ا.ق.ت، سهم قسمتي از سرمايه شركت است، بنابر اين سهم سرمايه به صاحب آن حق برخورداري از منافع شركت و قسمتي از سرمايه شركت را در موقع انحلال شركت ميدهد. در قوانين ايران صراحتا به سهم سرمايه اشاره نشده است ولي از ماده24 مذكور ميتوان اين نوع سهم را شناسايي نمود. سهامي كه در بدو تشكيل شركت يا هنگام افزايش سرمايه صادر ميشود الزاما سهم سرمايه است، زيرا علاوه بر ماده مذكور، طبق ماده 26 ل.ا.ق.ت. ذكر مبلغ اسمي سهم از مندرجات الزامي ورقه سهم است و صدور سهام يا گواهينامه موقت سهام بدون ذكر مبلغ اسمي طبق ماده 244 لايحه مزبور ممنوع است.
ب- سهم انتفاعي
در قوانين ايران صراحتاً ذكري از سهم انتفاعي نشده است ولي مولفين حقوق تجارت در تاليفات خود به اين نوع سهم اشاره نموده اند. سهم انتفاعي سهمي است كه به دارنده آن، حق شركت در منافع را ميدهد در حاليكه، حصه هايي را كه ابتدا به شركت آورده به او رد شده است بنابر اين دارنده سهم انتفاعي حقي نسبت به سرمايه شركت ندارد و تنها درمنافع آن سهيم است، لذا سهم انتفاعي در مقابل سهم سرمايه قرار ميگيرد[5].
ايجاد سهام انتفاعي بيشتر در شركتهايي متداول است كه از انحصارات دولتي استفاده ميكنند و از اشخاص حقوق عمومي همانند دولت و شهرداري براي اقدام به عمليات تجارتي امتيازاتي تحصيل ميكنند و مطابق مفاد امتيازنامه موظفند كه در پايان مدت امتياز كليه دارايي شركت را به امتياز دهنده واگذار كنند[6]. اين ترتيب در شركتهايي كه در امور راهسازي، اكتشاف و استخراج معادن و تاسيسات نفتي فعاليت ميكنند رايج است. در اين موارد شركت مجبور است قبل از خاتمه قرارداد، سرمايه خود را مستهلك نمايد و مبلغ اسمي سهام را به صاحبان سهام مسترد نمايد، در اينگونه شركتها معمولاً قسمتي از سرمايه شركت همه ساله به قيد قرعه مسترد ميگردد بطوريكه پس از انقضاي مدت قرارداد، كليه سرمايه بصاحبان سهام پرداخت ميگردد، معذلك كسانيكه سرمايه خود را دريافت نمودهاند رابطه خود را با شركت قطع نميكنند بلكه داراي سهام انتفاعي هستند و در منافع شركت شريك خواهند بود ولي سود كمتري به آنها تعلق ميگيرد[7] بنابر اين، سهم انتفاعي جانشين سهم سرمايه ميشود و از تمام حقوق ناشي از سهم جز استرداد سرمايه پس از انحلال شركت برخوردار است.
استهلاك سرمايه منحصر به مورد مذكور نيست بلكه چنانچه اساسنامه شركتي موضوع استرداد سرمايه و صدور سهام انتفاعي را پيش بيني كند موجب تشويق افراد به سرمايهگذاري ميگردد[8]، همچنين شركت بااستهلاك سرمايه امور مالي خود را سبك تر ميكند و اين امر از جهت كاهش هزينه هاي حسابداري و حسابرسي بنفع شركت است. سهام انتفاعي ممكن است بعد ازتاسيس شركت بنفع بعضي از اشخاص براي جلب مشاركت آنها كه متضمن منافعي براي شركت است صدور يابد[9].
با وجود آنچه گفته شد، پذيرش سهم انتفاعي در حقوق ايران، مورد ترديد است. زيرا بموجب ماده 24 ل.ا.ق.ت سهم قسمتي از سرمايه شركت سهامي است فلذا سهم انتفاعي كه مبلغ اسمي آن مسترد شده و حاكي از قسمتي از سرمايه شركت نميباشد، طبق ماده مزبور سهم تلقي نميگردد، اشاره قانونگذار به استهلاك سرمايه در مواد 65 و 262 ل.ا.ق.ت نيز صدور سهام انتفاعي را تجويز نميكند، زيرا استهلاك سرمايه متضمن كاهش سرمايه است و مقنن در مواد راجع به كاهش سرمايه (مواد 168 الي 172 ل.ا.ق.ت) اشاره اي به استهلاك سرمايه نكرده و ترتيب و كيفيت استهلاك سرمايه را نيز بيان ننموده است[10].
ج- سهم موسس
سهم موسس سهمي است كه در مقابل خدمات موسسين شركت به آنها اعطا ميشود، سهم موسس در قوانين مربوطه بصراحه، مورد اشاره قرار نگرفته، تنها دربند 7 ماده 9 ل.ا.ق.ت به مزاياي موسسين اشاره شده است، بعضي مولفين، سهم موسس را باسهم انتفاعي يكي دانسته اند[11] در حاليكه سهام انتفاعي بمناسب استرداد سرمايه به سهامداران صدور مييابد، ولي سهام موسس به پاس خدمات و زحمات موسسين در تاسيس شركت به نام آنها صادر ميشود ولي هر دو جزء سهام غير سرمايه هستند بنابر اين، با اعطاء سهم موسس، آنها در منافع شركت شريك ميشوند، بدون آنكه در اصل سرمايه شركت حقي داشته باشند. قانوني بودن سهم موسس و ماهيت حقوقي آن همانند سهام انتفاعي مورد بحث و گفتگو است[12]، بعضي، صاحبان سهم موسس را سهامدار مخصوص ميدانند كه حاصل زحمات و تجربيان آنها در شركت وارد شده و به اين مناسبت سهمي از منافع شركت دريافت ميكنند، برخي آنان را مانند طلبكار شركت ميدانند كه داراي برگي مانند برگ قرضه هستند كه سود آن متغير و بستگي به منافع شركت دارد[13].
سهم موسس "part de fondteur" به معني مذكور از حقوق فرانسه اقتباس گرديده و در حقوق ايران نميتوان چنين مفهومي را از قانون استنباط نمود، زيرا بند 7 ماده 9 ل.ا.ق.ت. دلالتي بيشتر از اين ندارد كه موسسين ميتوانند مزايايي براي خود در نظر بگيرند، حال اين مزايا الزاما بترتيب فوق نميباشد بلكه ممكن است بصورت مزاياي ديگر همانند حق برخورداري از سود بيشتر ايجاد گردد[14]، بنابر اين با توجه به ترديدي كه در خصوص سهام غير سرمايه در حقوق ايران وجود دارد و با توجه به اينكه سهام ممتاز مورد پذيرش قرار گرفته است منطقي تر آن است كه سهم موسس را نوعي سهم ممتاز بدانيم، با اين تفاوت كه مزاياي آن گونه سهم وابسته به شخص موسسين است در حاليكه مزاياي وابسته به سهم ممتاز وابسته به سهم است و هركسي كه مالك سهم باشد از مزاياي وابسته به آن برخوردار ميگردد.
بند دوم - اقسام سهم از حيث مزاياي وابسته به آن
سهم از حيث مزاياي وابسته به آن
سهام از حيث امتيازاتي كه به آن وابسته است به سهام عادي و ممتاز قابل تقسيم است:
الف- سهم ممتاز
به موجب ماده 24 ل.ا.ق.ت.«در صورتيكه براي بعضي از سهام شركت با رعايت مقررات اين قانون مزايايي قائل شوند اينگونه سهام، سهام ممتاز ناميده ميشود» مطابق اين تعريف سهم ممتاز نسبت به ساير سهام نوعي رجحان و امتياز را در بر ميگيرد.
طبق ماده 35 قانون تجارت 1311، مجمع عمومي زماني ميتوانست سهام ممتاز صادر نمايد كه اساسنامه شركت صدور چنين سهامي را تجويز كرده باشد. ترتيب مذكور در لايحه قانوني اصلاح قسمتي از قانون تجارت كمي تغيير يافت، بموجب ماده 42 اين لايحه، هر شركت سهامي ميتواد بموجب اساسنامه و همچنين تا موقعي كه شركت منحل نشده است طبق تصويب مجمع عمومي فوق العاده، سهام ممتاز ترتيب دهد، امتيازات اينگونه سهام و نوع استفاده از آن بايد به وضوح تعيين گردد و هرگونه تغييري در مزاياي اينگونه سهام علاوه بر تصويب مجمع عمومي فوق العاده بايد به تصويب نصف بعلاوه يك دارندگان اين گونه سهام نيز برسد.
اصولا ايجاد حقوق و مزاياي بيشتر براي بعضي از سهام، مخالف اصل تساوي سهامداران در برخورداري از حقوق متعلق به سهام است با وجود اين، گاهي منافع و مصالح شركت اقتضا ميكند كه بعضي از سهام از مزاياي بيشتري نسبت به سهام ديگر برخوردار گردد گاهي موارد نيز براي جلب نظر سرمايه گذاران جديد به شركت و ورود بعضي اشخاص كه نقش موثري در پيشرفت شركت دارند سهام ممتاز به نفع آنان صادر ميشود.
نوع امتيازي كه به سهام تعلق ميگيرد در قانون ذكر نشده، لذا، نوع امتياز بموجب اساسنامه يا تصميم مجمع عمومي تعيين ميگردد با وجود اين ، سهامداران نميتوانند آزادانه هر نوع امتيازي را مقرر نمايند بلكه بايد قواعد امره را در نظر داشته باشند. تبصره 2 ماده 24 ل.ا.ق.ت.صدور سهام ممتاز را منوط به رعايت مقررات قانوني نموده است، بنابراين بهنگام صدور سهام ممتاز بايد رعايت مقررات لايحه قانوني اصلاح قسمتي از قانون تجارت مورد توجه باشد.